چهار فرد اصلی در لیست ترور اسرائیل چه کسانی هستند/ آیا نتانیاهو جرأت اجرای تهدیدهایش را دارد؟
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۹۸۹۴۹
به نقل از رأی الیوم، بنیامین نتانیاهو که با شکست و ناکامی داخلی و خارجی به صورت بیسابقهای در تاریخ بسیار کوتاه دولت اشغالگر که به صورت شتابزده نیز به پایانش نزدیک میشود، مواجه است، شب گذشته طبق گفته افراد نزدیک به او، به همان اصل و قاعده متوسل شد و تهدید کرد که سیاست ترورها را در کرانه باختری و نوار غزه و جنوب لبنان بعد از پایان آتش بس «اجباری» ماه رمضان به جریان میاندازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برجسته ترین چهار فردی که قرار است هدف قرار بگیرند، سید حسن نصرالله، زیاد نخاله، صالح العاروری (معاون رئیس دفتر سیاسی حماس) و فرد چهارم یحیی السنوار، فرمانده حماس در نوار غزه است که چند روز قبل سخنرانی آتشینی در نوار غزه ایراد کرد و اسرائیل را به چالش کشاند.
نتانیاهو ترسوتر از آن است که دست به اجرای این تهدیدهایش بزند، چراکه او به خوبی میداند در سایه وحدت میدانها و جبهههای کنونی، پاسخ مقاومت زلزلهای به پا خواهد کرد و فقط به چند راکت محدود نخواهد شد بلکه ممکن است به جنگ ویرانگر منطقهای فراگیر و حمله زمینی سنجیده شده با حمایت موشکی جهت آزادسازی اراضی فلسطین که مهمترین آنها منطقه الجلیل است، کشانده شود.
آنچه که ما را به رسیدن به این نتیجه سوق میدهد، چند داده و اطلاعات اصلی است:
نخست: هشداری بود که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله در سخنرانی اخیرش به دستگاههای جاسوسی اسرائیل و مزدوران داخلیاش نسبت به اقدام به هرگونه ترور در خاک لبنان علیه شخصیتهای لبنانی و فلسطینی یا هر تابعیت دیگری داد و گفت که این اقدام با پاسخ قاطعانه و فوری مواجه خواهد شد.
دوم: پاسخی که جنبش حماس و جهاد اسلامی نسبت به این تهدیدها مبنی بر ترور فرماندهانشان مطرح کردند، از طریق سخنگویان این دو جنبش خیلی سریع و قاطعانه مطرح شد و گفتند که آماده بودن دستها برای شلیک موشک بسیار گران تمام خواهد شد.
سوم: زمانی که سازمان جاسوسی اسرائیل اقدام به ترور شهید یحیی عیاش در نوار غزه در سال ۱۹۹۵ کرد، حماس تهدید کرد که چهار عملیات استشهادی را برای انتقام انجام میدهد و این عملیاتها را یکی پس از دیگری در تلآویو، الخضیره و قدس غربی اشغالی اجرا کرد که باعث کشته شدن حدود ۵۰ اسرائیلی و زخمی شدن صدها نفر شد. جنبش حماس و مقاومت اسلامی در جنوب لبنان در آن زمان برخلاف الان موشکهای نقطه زنی نداشتند.
چهارم: وضعیت سکوت در جنوب لبنان شکسته شده و پایگاههای موشکی در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی به نمایندگی از تمامی گروههای مقاومت از جمله حماس، جهاد، جبهه مردمی، فتح، گردانهای القسام و با نظارت و آموزش و مسلح کردن مستقیم از جانب حزب الله و فرماندهی اتاق عملیات نظامی یکپارچه تاسیس شده است.
دولت اشغالگر اسرائیل و آمریکا، به عنوان حامی اصلی آن کاملاً از جزئیات این تحولات هولناک باخبرند و آمریکا تلاش میکند نشست سران سوم عقبه در شهر شرم الشیخ مصر را تا قبل از پایان ماه آوریل جاری با حضور اردن، مصر، تشکیلات خودگردان فلسطین و مشاور امنیتی نتانیاهو و به ریاست آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا برگزار کند.
اسناد محرمانه آمریکا که دو هفته قبل افشا شدند تاکید بر این دارند که تشکیلات خودگردان فلسطین هیچگاه هماهنگی امنیتی با دولت اشغالگر را متوقف نکرده بود بلکه روند آن را در مقطع اخیر بعد از افزایش عملیات گردانهای مقاومت در جنین، قدس، نابلس و طولکرم بیشتر کرده بود، همه آنچه که از زبان محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مورد توقف یا تعلیق این هماهنگی مطرح شد یک دروغ فاحش بود و در هر صورت این مسئله جدیدی نیست.
با رشوه چند میلیون شِکلی به این تشکیلات خودگردان از جانب دولت اشغالگر، تشکیلات برای مشارکت در دو کنفرانس عقبه و شرم الشیخ و پذیرش طرح امنیتی مشترک آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن گردانهای مقاومت در کرانه باختری و فراهم کردن حفاظت از شهرکنشینها و یورش آنها به محوطههای مسجد الاقصی و کلیسای قیامت، شتاب زده عمل کرد. اما خداوند متعال مهلت میدهد اما اهمال نمیکند.
نتانیاهو زمانی که یورشها را تا پایان ماه رمضان متوقف کرد این اقدام را از روی کرم و بخشش یا اهتمام به مقدس بودن این ماه مبارک انجام نداد بلکه از سر ترس از تغییر حتمی اصول درگیری و تقویت وحدت جبههها برای پاسخ مشترک از جنوب لبنان، نوار غزه، کرانه باختری، یمن، عراق و سوریه بود. وی همچنین جرئت نخواهد کرد تهدیدهایش را برای فعال کردن سیاست ترورها اجرایی کند چرا که به خوبی میداند این امر تمامی درهای جهنم و پنجرههایش را به روی اسرائیل باز خواهد کرد. اگر گروه کوچک جهاد اسلامی که ارادهای بزرگ دارد، ۴۰۰۰ موشک را به شهرکهای یهودینشین اطراف غزه به ویژه اسدود و عسقلان برای گرفتن انتقام از ترور شهید بها ابوعطا شلیک کرد، دیگر ببینید که چه تعداد موشکهایی در صورت ترور هر یک از مجاهدان مذکور که در فهرست ترورهای اسرائیل قرار دارند شلیک خواهد شد. ما در این امر تردید داریم که نتانیاهو این کار را بکند، اگر این کار را کند گویی که وصیت خود و وصیت اسرائیل را مینویسد.
310310
کد خبر 1758063منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تشکیلات خودگردان دولت اشغالگر جنوب لبنان نوار غزه خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۹۸۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقا معلم در لیست ترور!
نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!
به گزارش ایسنا، متن پیش رو روایتی از زندگی و زمانه معلم شهید قدرتالله چگینی است که جام جم در روز گرامیداشت مقام معلم منتشر کرده است: معلم شهید «قدرتاللهچگینی» در قزوین متولد شد و دوران نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد اما به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی برای معلمی به اجبار راهی الیگودرز استان لرستان شد و پس از فعالیتهای موثر در قبل و بعد از انقلاب مقابل منزل خود در خیابان تبریز شهر قزوین به دست منافقین به شهادت رسید.
نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!مهمترین خصوصیت استاد چگینی در نگاه هر بیننده، اهمیت او به آراستگی ظاهریاش بود؛ آن هم در اواخر دهه ۵۰ و اولین سال از دهه ۶۰ که خوشپوشی و خوشتیپی شاید بازخورد خوبی نداشت و اساسا پرداختن به ظاهر به مثابه نپرداختن به باطن تعبیر میشد!این معلم فهمیده با همین روش توانسته بود شاگردان و جوانان زیادی را پای حرف و بحثش بنشاند و با آنها از قرآن صحبت کند. نکته دیگر زندگی شهید چگینی، توجه بیش از حد او به تربیت فرزندان و حفظ چارچوب خانواده بود. او در این زمینه هم بسیار موفق بود و روشهای جالب برای تربیت پسرانش در جای خود بسیار خواندنی و شنیدنی است.
کاندیدای مجلس شورای اسلامی
چند روز بیشتر به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس باقی نمانده و شهید چگینی برای دور اول مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. خاطره زیر مربوط به همان زمان است که در تمام مدت تبلیغات مدام به اعضای ستاد و مجریانش تاکید و سفارش میکرد که «حق ندارید پوستر مرا روی دیوار خانه مردم بچسبانید و اگر خواستید این کار را بکنید باید از صاحبخانه اجازه بگیرید. اگر هم احیانا به اموال کسی خسارت زدید، باید صاحبش را پیدا کنید و حلالیت بخواهید». اگر کسی این موارد را رعایت نمیکرد چگینی بیدرنگ عذرش را میخواست. یک بار به او گفتم: برادر من! چرا اینقدر سختگیری میکنی؟ به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: همانطور که برای رفتن به مسجد نباید از راه فاضلاب وارد شد، مجلس را هم که مکان مقدسی است نباید با ضایع کردن حقوق مردم و انجام اعمال ناصواب و شبههناک آلوده کرد. کسی که میخواهد به مجلس برود باید همه چیز را رعایت کند.
خیابان تبریز
درباره ویژگیها و سیره معلم شهید قدرتالله چگینی کتابی هم با نام «خیابان تبریز» منتشر شده است. هر چند این کتاب باعث شده یکی از هزاران شهیدی که نامشان در حال فراموشی است، دوباره به حافظه مردم بازگردد اما با توجه به سبک خاطرهنگاری که برای نگارش این کتاب از آن استفاده شده است، جنبههای زیادی از زندگی این شهید و راه و روش او پنهان باقی میماند، چنانکه در این کتاب اشاره چندانی به نحوه ارتباطات خانوادگی این شهید بهویژه رابطه شهید با فرزندان و همسرش نشده است، در حالی که برای ارائه یک الگوی شاخص از یک شهید باید به تمام زوایای زندگی او پرداخت.
همچنان زیر غبار
معلم شهید قدرت الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگیاش برای آنان که دل در گرو تعلیم و تربیت دارند، لازم و ضروری است. این آقا معلم دوستداشتنی بوده و ویژه. هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیتهای او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم، نکتهها و درسها و البته عجایبی در آنها میبینیم که راحت از کنار آنها نمیشود گذشت. به نظر میآید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق این شهید به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره تابناک این شهید کنار نرفته است!
ترکیب معلم و شهید
آنها که اهل دقت و فراست دراوضاع واحوال زمانه هستند وتاریخ زندگی پرفرازونشیب انسان رامطالعه کردهاند به خوبی درمییابند که برای ساخت بشر و رشدوتعالی او، معلم ومربی چه نقش بیبدیلی دارد.مرحوم استاد علی صفایی حایری جملهای به این مضمون دارد که: «اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش میداد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست.هیچ شان ورتبهای به پای معلمی نمیرسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساستر و مهمتر برای انسان پیدا نمیشود که روح و جانش راعلو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدتها و تجربیات این والاگوهران را باید دید وشنید ونوشید. خاصه آن که آن معلم پس ازعمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب «معلم شهید» زیباتر و دلپذیرتر پیدا میشود؟»
انتهای پیام